دلم گرفته از این روزگار...می فهمی؟
ازین زمانه ی بی اعتبار...می فهمی؟
چقدر کهنه شد این فصل های بی معنی
ببین تو چیزی ازین نوبهار می فهمی؟
خدا به داد دل ماغریبه ها برسد
تو هم که مثل خودم زارزار می فهمی!
زمانه تیغِ جگرتشنه زیر سر دارد
بترس غنچه اگر آبدار می فهمی!
خدانکرده تو هم سکته می کنی شاعر!
عزیز من تو چرا بی گدار می فهمی؟....
**
دوباره دربه دری..عاشقی...؟..چرا جانم
همیشه درد خودت را دوبار می فهمی؟ حالا