یادآوری:
* انگیزه ی این جانب در حمایت از رهبری ـ بین خود وخدایم ـ چیزی جز این نیست که چند وقتی ست، حقیقتا و از بُن جان به ایشان اعتقاد پیدا کرده ام؛ و دفاع از این ولایت را عین دفاع از حریم ولایت امام مهدی علیه السلام، و ایشان را مهم ترین زمینه ساز تمدن اسلامی موعود می دانم. اکنون یک خوبی این فضاهای مجازی همین است که می توانیم عقاید وایده های خود را به معرض نقد دیگران بگذاریم.
* در پست هایی توضیح داده ام که: به اعتقاد ما تمام مفاسد ومشکلات کشور، مشکلات ومفاسدی ساختاری بوده، و نتیجه ی حاکمیت الگوی غربی، یعنی: لیبرال دموکراسی ست؛ خصوصا که این ساختار موجود نیز مبتنی بر فرهنگ واندیشه ی سرمایه داری غرب، وهمراه با خلق وخوی اشرافیگری می باشد. همچنین وبر همین اساس است که ایده ی "کابینه ی ولی فقیه" را مطرح کرده، و در آنجا توضیح دادیم که تنها راه نجات کشور در مدیریت ولی فقیه است(لطفا پست را مطالعه کنید)
*در فیسبوک برخی از استادان دانشگاه، به نقد ایده ی بنده، در خصوص" کابینه ولی فقیه" پرداختند؛ دوسه روزی این مباحثات طول کشید وسرانجام(باپاسخ های پایانی که داده شد) صحنه بحث را ترک کردند. حال از انجا که برخی مخاطبان گرامی این وبلاگ هم کمابیش نظیر همین پرسش هارا مطرح می کنند، بخش اصلی آن مباحثات را در این جا هم می اورم. البته می خواستم عین مباحثات را در این جا کپی کنم؛ اما ممکن ست رضایت نداشته باشند..
محور بحث ما:
عمده ایراد ونقد جناب استاد ح.م و خانم دکتر ن.ب این بود که : پس از ارائه ی لیستی از آمار وارقام بیکاری وتورم و اعتیاد و طلاق، فسادبانکی و ... می گفتند: اینهمه فساد و اشکالات در کشور است، درحالی که تمام قوای سه گانه زیر نظر رهبری هستند؛ مگر تمام سه قوه زیرنظر رهبر نیست؟ مگر رهبری ولایت مطلقه ندارند؟ چرا رهبری پاسخگو نیست؟ چرا احساس عصمت دارد؟ چرا بجای حل مشکلات ومعضلات کشور، سرگرم فلسطین وعراق وسوریه ....شده است؟؟؟؟؟
(یادآوری: البته خانم ن.ب. که ظاهرا خود از دانش اموختگان حوزوی هم بوده است، با تندی و توهین و جنجال سازی های خاصی این مطالب را مطرح می کردند...)
پاسخ:
1.آمار وارقامی که تنها جزئی از آن را اشاره کردید؛ همگی محصول ومیراث ساختار اختاپوسی غرب زده، و تکنوکرات ولیبرال مسلکی ست که شما گاه از آن ها دفاع کرده؛ و از تدبیر وبصیرت! ومدیریت آن ها دم می زنید. همان مدیریتی که زمانی با وقاحت تمام، علنا اعلام کرد: «خلق ثروت وایجاد توسعه، ولو به قیمت لِه شدن مردم ضعیف زیر چرخ توسعه!!»....
نهایتا موضوع سخن ما همین بود که : عمده ی مفاسد و مشکلات کشور ما، مشکلات ومفاسدی ساختاری هستند و نتیجه ی همین ساختار طاغوتی وغیرمردمی ست...با لفاظی و فرافکنی، و اتهام زنی چیزی تغییر نمی کند.
2.رهبری معصوم نیست وادعای عصمت هم ندارد. اما برخلاف خیلی ها، اشرافگرا و چپاولگر، و دیکتاتور و مرعوب غرب هم نیست. مردم از طریق خبرگان براو نظارت دارند.پاسخگویی ایشان هم به طور سیستماتیک، دربرابر نهادهای مربوطه، خصوصا دربرابر خبرگان ملت است. مگر اینکه شما توقع داشته باشید تا در برابر شما هم پاسخگوباشند(؟). نهادهای دیگر ورسانه ها و همچنین نهادهای غیر دولتی مثل مراجع تقلید و علما و اساتید دانشگاه هم همواره ایشان را به نقد وچالش کشیده اند. ادعای "خطاهای بزرگ و ویرانگر" وسایر تهمتهای کلیشه ای وبی اساس درمورد ایشان نیازمند اثبات است. با میتینگ و جنجال وپروپاگاندا اثبات نمی شود.کمی احتیاط کنید اینهمه بی پروایی هنر نیست.
3. مفاسد اقتصادی کشور ـ به اعتراف دوست ودشمن ـ چاره ای جز "اقتصاد مقاومتی" ندارد. مظلومیت رهبری در همین جا معلوم میشود که سالهاست فریاد می زنند: اقتصاد مقاومتی! ممنوعیت ورود قاچاق! ..حتی گفتند این اجناس قاچاق را آتش بزنید! ولی تازه میشنویم که آقایان فروش کالای قاچاق را آزاداعلام میکنند!!!!(؟؟؟؟) رهبری می گوید: حمایت از تولید ملی! اصل44... یا مثلا آن توصیه ها و نکات دقیق ومشکلگشا را در مورد برجام کردند؛ کو؟چه شد؟ چه کسی مسئول اجراست؟چه کسی باید پاسخگوی اجرا نکردن باشد؟ اینها مطالبات مردم و رهبری ست. اینها نوشداروی بیماری های مهلک فرهنگی واقتصادی ماست. ... تاوقتی 91درصد بودجه مملکت و تمام ارگانها وسازمان ها وادارات، دست نااهلان و مرعوبان آمریکا و برجامگرایانی ست که خیلی از آنها نه رهبری را قبول دارند، ونه حرف شنوی از ایشان دارند؛ چه می شود کرد؟
4.شورای نگهبان زیرنظر رهبر است اما آیا واقعا مجری آرزوی واقعی ایشان هم میتواند باشد؟ اگر می تواند، پس چرا بنی صدرها ورجوی ها و خاتمی ها وموسوی ها و سایر کسانی که درتقابل با رهبری بوده اند از صافی آن عبور می کنند؟ آیا این دیکتاتوری ست؟!.... انصاف بدهید، رهبری فقط هرجا که خطر جدی احساس کند ـ مثل قضیه ی ورود مجدد احمدی نژاد به انتخابات، یا معاونت مشائی ـ مجبور به دخالت می شود.(در ویکی پدیای فارسی، ذیل" حکم حکومتی" سرچ کنید، کل حکم های حکومتی رهبر، در طی این سه دهه، پنج شش تا بوده است!!آن هم در مواقع بحران. این است دیکتاتوری مورد نظر شما؟)
5..درمورد فسادبانکی وسایر مفاسد هم پاسختان را در مسئله ی اقتصاد مقاومتی دادم. وظیفه ی رهبر تعیین راهبرد است؛ همان گونه که در هرنوروز، مهم ترین برنامه های خود را به عنوان شعار سال جدید اعلام و تبیین می کنند. اما شما لطفا جواب دهید: مجری کیست؟ چه کسی باید پاسخگوباشد که چرا خواست ملت ورهبر اجرا نمیشود؟
6.درخصوص راهبردهای منطقه ای رهبر که اتفاقا باعث توسعه ی جغرافیای سیاسی وفرهنگی ایران، و به تعبیر دشمنان ما: "زمینه ساز احیای امپراتوری دیگربار ایران می شود"؛ این نگرانی نظام سلطه است، شما چرا باید نگران باشید؟!!! [1]رهبر کارخودش را در حیطه ی اختیارات وامکانات محدودی که دارد، به خوبی انجام می دهد اما در مسائل اجرائی داخل کشور، بازهم میپرسم :مجری کیست؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟
حال مشخصا بگویید ایراد این سید مظلوم ورهبر بزرگ جهان اسلام کجاست که چنین مستحق تهمت و توهین ودشنام شما شده است؟
از اینجا به بعد مسکوت واقع شد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.دراین خصوص، به مقاله ی اخیر این جانب مراجعه فرمایید: امپراتوری ایران، یا تمدن سازی اخرالزمان؟