بسم الله الرحمن الرحیم
عصــــــر ظهور، پایان دنیا!
تامل و پژوهشی در ماهیت زندگی عصر ظهور، از منظر قرآن کریم
اشاره
1.چند سال پیش، در جمعی از اهل علم، بر محور مهدویت سخن می گفتیم که به مناسبتی، در مورد جهان پس از ظهور هم اشاراتی کرده و متذکر شدیم که: زندگی در جهان پس از ظهور، فراتر از قالب ها وقوانین جهان ناسوتی (مادی) خواهد بود؛ و به همین جهت، می توان گفت که" عصر ظهور، آغاز زیست فراناسوتی انسان می باشد"....این مدعا بر بسیاری از حاضران گران آمد، و مطالبه ی استدلال ها ومستندات متقن بر این مدعا داشتند. اکنون آنچه در این نوشتار می خوانید، در واقع، تقریر بخش هایی از مباحث آن جلسه است که مورد قبول واقبال آن بزرگواران نیز قرار گرفت.
2.با تامل در این مستندات قرآنی دقیق، در می یابیم که حقیقتا جامعه ی مذهبی ما نسبت به امر ظهور، در فقر و استضعاف فکری شدیدی به سر می برد؛ و می توان گفت که: متاسفانه هیچگونه درک درست ومناسبی از جهان پس از ظهور، حتی در میان جامعه ی علوم دینی ما هم حاکم نیست. علت اصلی این همه کم التفاتی نسبت به موضوع مهدویت را نیز در همین فقر فکری مزبور جستجو باید کرد. به راستی اگر جامعه ی معتقدان به موعود علیه السلام، درک قرآنی واقعی از امر ظهور وجهان شکوهمند عصر موعود پیدا کنند، جز این نیست که اولویت علمی ونظری، و کلان راهبرد عملی خود را به همین موضوع اختصاص خواهند داد؛ و بدین ترتیب، شاهد ظهور یک انقلاب معنوی واندیشـــگی بزرگ، و مطالبه ی اجتماعی عظیمی نسبت به تمدن مهدوی خواهیم شد.
3. در کتاب "مهدویت راهبردی وتمدن سازی اسلام"، که انشاالله منتشر خواهد شد؛ مقاله ی مهمی تحت عنوان " تمدن برین" خواهیم داشت که در آن مقاله، از منظر کتب مقدس ادیان مختلف(مسیحیت، یهودیت، زردشتی، ادیان هندویی...) به طور بنیادی تری، تمدن عصر ظهور را مورد تامل و پژوهش قرار داده ایم؛ اما در این جا، تنها از منظر قران کریم و برخی روایات، شمایی کلی از آن روزگارطلائیِِ تعالی و زیبایی را ملاحظه می کنید. بدین ترتیب، می توان این نوشتار را، پیش درآمدی بر مقاله ی تمدن برین، یا " مستدرکات قرآنی" آن مقاله دانست. در این نوشتار، به دو اصل قرآنی مهم در خصوص تمدن عصر ظهور پرداخته ایم. این دو اصل عبارت است از:1.حدوث طبیعی تمدن موعود2.ماهیت جمع الجمعی آن تمدن. که البته ـ جهت رعایت اختصار ـ اصل اول آن را در این جا نیاورده ایم (لطفا به پاورقی ها نیز عنایت ویژه داشته باشید):
******
..اصل دوم: ماهیت جمع الجمعی تمدن موعود:
دومین اصلی که ازآیات بشارت دهنده به تمدن موعـــــود اسلام، تبادر وتولید می شود؛ واحادیث فراوانی هم برآن دلالت والتزام تام دارند؛ این است که: درمیان جمیع تمدن های تاریخ، تنها تمدنی که ماهیتی فراخورد شأن خلیفة الله(انسان) داشته، و به همین جهت نیز تمام اسباب وابعاد کیهان را تسخیر خواهد کرد؛ همین تمدن موعود الهی ست. نزدیک سیصد آیه ی کریمه ی قرآن ، توسط عترت علیهم السلام، دروصف عصر ظهور وتمدن موعود اسلام، تفسیر وتاویل شده است[1] که بسیاری ازآن آیات، کاملا بر ابعاد فراناسوتی، و نیز بردامنه ی کیهان شمول عصرموعود، تصریح دارند؛ واکنون نمونه هایی از آن آیات شریف( به توضیحاتی که درپایان مقاله تقدیم می شود) بدین قرارند:
* وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ
یَتَفَکَّرُون.13جاثیه
* وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ 83 ال عمران
* اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ 17حدید
* فقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ 20 یونس
* وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا 69 مزر
* سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ53فصلت
* یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ 33 الرحمن
* وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ 74 زمر
همچنین به نظر می رسد؛ یکی از کلیدی ترین آیات قرآن کریم در خصوص بُعد ماورائی وملکوتی عصر ظهور، این آیه ی کریمه است:
*هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ انعام 158
چنانکه دراین آیه ملاحظه می کنید؛ سخن از«ظهور برخی از آیات الهی » است؛ وچنانچه به تفاسیر معروف، یامنابع مهم روائی در مذاهب اسلامی مراجعه کنیم؛ می بینیم که همگی، این روز بزرگ (یوم یاتی بعض آیات ربک) را، یا به عصر ظهورامام مهدی علیه السلام ، و یا به خروج دجال ـ که خود درتقارن ظهور آن حضرت است ـ تفســیرکرده اند[2].(ن.گ:فصل سوم؛ خروج دجال)
همچنین، این که عصرظهور را "قیامت صغرا" نامیده اند نیز خود مبنی بر همین واقعیات قرآنی، ومبیّن این حقیقت است که: عصر ظهور، عصر ظهور برخی از آیات آشکار الهی خواهد بود. اکنون مقصود از"ماهیت جمع الجمعی" یادشده را نیزدراینجا ودرذیل همین بشارات قرآنی، اینگونه به عبارت می آوریم که:
براساس مبانی جهانشناختی وانسانشناختی اسلام، جهان خلقت، وازجمله خود انسان، دارای دو وجهه ی کلی: ناسوتی، وملکوتی ست؛ وهرآنچه تا کنون در وجهه ی ناسوتی مشاهده وتجربه کرده ایم؛ دامنه ها وسرچشمه های بسیار وسیع و کران ناپدیدی، در سطوح عالی ترِهستی داشته [3] ، و " صورتی در زیر دارد آنچه دربالاستی " .
هرچند درتمدن های باستانی هم گرایش ها ونگرش های ماورائی و فراناسوتی بسیاری به چشم می آید؛ اما وبه تحقیق، آنچه تاکنون توسط تمدن های بشری تجربه شده، عمدتا درحول وحوش همین نشأه ی ناسوت(دنیا ودخان) بوده است. همچنانکه حتی با فرض پاره ای ارتباط های ماورائی، درتمدن های گذشته وکنونی، (اما) بهره ی تمدنیِ موجود بشریت ازرمزها ورازها و سازوکارهای عوالم برتر، بسـیارناچیز می باشد؛ چنانکه در زمینه ی تسخیر کیهان نیز محصول عمر چندهزارسال? تمدن بشری، فراتر از گزارش هایی مبنی بر فرود در کره ی مجاور(:قمرزمین)نیست.این البته درحالی ست که پیشوایان الهی، و رهروان پیشتاز آنان، زیست وتجربه ی فراناسوتی و متعالی خود را داشته، و مجــــــاری اتصال و ورود به سطوح عالی ترِ حیات وهستی را نیزفی الجمله، فراروی مومنان قرارداده اند؛ اما چنانکه گفته شد، تا اکنون بهره ی نسل بشری ازآن زیست ماورائی وتجارب فراناسوتی، بسیار ناچیز بوده، وتحقق جهانی وکامل آن نیز درگرو ورود در "ایام الله"[4]، و برپایی همان تمدن موعود انبیای الهی ست.
اکنون پاسخ این پرسش که : ماهیت واقعی آن زیستِ متعالی چیست؟ اگرچه درعهده ی این قلم نمی باشد؛ لیکن با تحلیل و تدبر واستتباع دراخبار واشاره های دینی، به نتایجی کلی رسیده ایم؛ که در مجال مناسب خود، از جمله در پاره ای از مباحث فصل سوم همین کتاب، عرضه خواهیم کرد؛ ودراینجا نیزبرخی ازکلیات آن بدین قراراست:
ویژگی های کلی عصرموعود
دربرابر هریک ازشمارگان ذیل، مستنداتی
را نیز درپایان خواهیم داشت:
آن زیست متعالی وموعودِ عصرتمدن اسلام، سرآغاز طورِ تازه ای از زندگی انسانی ست که درآن :
1. درک ودریافت های بسیار ژرف وچند جانبه ی انسان ها، نسبت به ابعاد مختلف جهان و حیات و زندگی، به کمال و هماهنگی می رسد؛ وآنچه که امروزه "شعورکیهانی" نامیده می شود نیز واقعیت وحاکمیت جهانی پیدا خواهد کرد.
2. قابلیت ها وذخیره های ناشناخته و بی پایان همین عالم مادی نیز اِثاره وآشکار می شود.
3. متعاقب رخدادهای یادشده، سلطه ی واقعی وحکیمانه ی انسان برطبقات وابعاد مختلف کیهان، به رهبری خلیفة الله اعظم، آغــــاز می گردد.
4. ضمن نفوذ و تسلط کامل انسان بر ابعاد واقطار مختلف عالم ، زیست و زیستگاه زمینی ما نیزدرفرایند توسعه وتعالی، و تطوّر وتبدّل قرارگرفته، ودر واقع، قوانین بنیادین زمین وآسمان ها، به اذن الهی، مسخّرآدمیان خواهدشد.
5. همراه با ظهورهمین افق ها وامکانات بی پایان است که جمیع تمایلات باطنی وظاهری(فطری وغریزی)انسان نیزدر فراخنای همان زیست متعالی، هدایت و تربیت وتکامل یافته، وبه عادلانه ترین وجهِ خود پاسخ داده خواهدشد. این همان قدر مشترک از غایت اجتماعی همه ی ادیان الهی ست که قرآن کریم، اینچنین بیان می فرماید: «لیقوم الناس بالقسط»: تا مردمان( خودشان) قائم به قسط گرد
«لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَأَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قویٌ عزیزً ـ 25حدید».
همه ی این ویژگی ها، با تدبر درآیات وروایات اسلامی، به دست می آید؛ که دراینجا، و دربرابر هریک از ویژگی های یادشده، روایاتی را ازباب نمونه، یادآورمی شویم؛ اما پیش ازهرچیز، این حقیقت بزرگ را که موضوع اصلی بحث ما در مقاله ی تمدن برین خواهد بود؛ در اینجا نیز متذکر باید شد که:
براساس روایات اهلبیت علیهم السلام، عصر ظهور فراتر از حیات دنیوی موجود بوده، و خود، یکی از مراحل حیات برین، ومصداق "ساعت" درقرآن کریم است؛ همان ساعتی که به فرموده یقرآن، حقیقت وماهیت آن، ونیز زمان فرارسیدنش بر آسمان ها وزمین سنگینی می کند؛ و اکنون ما انسان ها، تا پیش از فرارسیدن آن ایام، هیچ درک ودانش کاملی نسبت به ماهیت واقعی آن نتوانیم داشت:
«و یسألونک عن الساعه قل انما علمها عند ربی لا یجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی السموات و الارض»: ازتو در مورد ساعت می پرسند؛ بگو علم آن منحصرا در نزد پروردگار من است؛ آشکارش نخواهد کرد مگر در وقت خودش.[آن ساعت، چیزی ست که] بر آسمان ها وزمین سنگینی می کند...ادامه در صفحه بعدی: