یک عمر سر به دشت غم آخر گذاشتیم
تاروی دامن تو کمی سرگذاشــــــتیم
فرهادِمن! بیا که ببینند عاقـــلان
پا ازکدام قله فـــــــــــراتر گذاشتیم
**
می دانم اعتبار مرا عشق می برد
آرام واقتدار مرا عشق می برد
دیگربرای من سخن از عاقبت مگو
دنیا وآخرت..همه را عشق می برد
**
عشق است وآبرو ودل ودین وهرچه هست
عشق است ومی برد همه را پست،پست،پست*
عشق است وجنس توبه که جنسی شکستنی ست
صد بار توبه کردم وهربار هم شکست
**
عشق است وعشق، صحبت تقوی نمی کند
آتش کتان و مخمل و دیبا نمی کند
محراب ابرویت نگران شد که چشم شوخ
مست است واحترام مصلّا نمی کند
**
گفتی به پای عشق ،بسوزیم ـ سوختیم
ازغیر عشق ،دیده بدوزیم ـ دوختیم
حالا "نگاه کن!" :چقدَر مفلسیم ما:
"دنیا وآخرت به نگاهی فروختیم"!
**
آن صید دست وپازده درخون دل منم
یک عمر دست وپازده ام باز می زنم
باورنمی کنی تو ولی شعله می کشد
عشق از سرم، دلم، جگرم، سینه ام، تنم
**
آتش گرفته پیرهنم ـ یاعلی مدد
می سوزد آی آی تنم ـ یاعلی مدد
بگذار تابسوزم وزین مِهرِ سر به مُهر
جز بر درِ تو دم نزنم ـ یاعلی مدد...1394
.....................................................
*پست پست :آهسته آهسته ـ خرد خرد