ببین! دوباره صدایی عجیب می آید
"فریب"؟!.. نه!.. نه!.. عجیب و غریب می آید
عجیب مثل سپیده، غریب عین غروب
بلی! به فاصله ی یک فریب می آید
گرفته است مرا این صدا ـ صدای عجیب
و رفته رفته به سوی گریب* می آید
همیشه فاصله ی سنگ و شیشه حساس است
ولی صدای شکســــــتن، نجیب می آید
فقط خدا نکند لحظه ی بلوغ نسیم
کسی صدا کند: «اما لهیب می آید!»
لهیب هم که بیاید، خلیل، نستوه است
میان آتش گل، عندلیب می آید
بلی، ستاره ی سرخ غروب می گوید:
صدای پای صلیب عنقریب می آید
و فکر کن که خدا طرح تازه ای دارد:
درخت سیب به جای صلیب می آید!
هوا، مسیح، سپیده، سلام... می بینی؟
نفس نفس گُلِ «امّن یجیب» می آید
ببین ستاره ی سرخ غروب نزدیک است
و آن که از نفسش عطر سیب می آید
..........................................................
* گریب: گریبان
بسم الله.
فواید ذکر شریف صلوات که "سید اذکار" است؛ بسیار زیاد، وحقیقتا مافوق تصور وانتظار است*. در اینجا تنها دو اثر قطعی مدامت بر 1000صلوات را ـ براساس روایات مختلف ـ که به تجربه ی دیگران هم رسیده است عرض می کنم. یکی از روایات این است:«دام سروره..زید رزقه»
1.دام سروره: چنانکه امام رضا علیه الصلوة والسلام فرمودند: «زیاد صلوات فرستادن، گناهان را منهدم می کند!» بنابراین، مداومت بر این برنامه، باعث یک شستشوی اساسی در تمام لایه های درونی می شود که نخستین اثر آن، در بهجت وسرور دائمی ست. خصوصا اگر چشم و دل را هم کنترل کنیم، شادمانی اش فوق العاده است؛ به گونه ای که برای بعضی ها به محض شروع این برنامه، 99 %غم ها و گرفتاری های قلبی، مثل: عشق های مجازی و کینه ها، ونگرانی ها واسترس ها...اساسا بی معنی شده، بنیانا برطرف می شوند؛ انگار نه انگار که قبلا چنین مشکلاتی وجود داشته است. درواقع این برنامه ی معنوی، مبدأ امیال و حالات انسان را تطهیر و هدایت می کند، و یک علت تاکید بر آن نیز در همین است.(فقط مداومت خیلی مهم است)
2. زید رزقه: روزی انسان به طور تضمین شده، سروقت وبه قدر کافی می رسد....تجربه کنید!
....................................................................
*البته همان طور که قبلا هم عرض شد، سه شرط این برنامه بدین قرار است: 1.باوضوباشد2.باعلاقه ونشاط قلبی انجام شود3.مداومت بر حداقل روزی هزار صلوات حفظ شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
همکاری با خداوند متعال !
از اهل ذکری پرسیدند: راز این همه سفارش به صلوات واهمیت این ذکر شریف چیست؟" ایشان در پاسخ دقیقی گفتند: « اگر دقت کنید، هیچ کجا خداوند متعال، از انسان ها دعوت به همکاری با خودش نکرده است؛ جز در خصوص صلوات، که انسان های مومن را در کنار خودش وملائکه اش(درحلقه ی ذکر صلوات) نشانده، و همه را دعوت به این ذکر مقدس فرموده است:«ان الله وملائکته یصلون علی النبی یا ایهاالذین آمنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما»!
چشمی بهتر از چشم برزخی!
حکایت "بانو امین" را شنیده اید؟ معروف است که ایشان را در خواب، در بهشت پرگلی دیده وپرسیده اند: آنجا چه چیز بیشتر به درد می خورد؟ ایشان در پاسخ گفته اند: «اگر می دانستم صلوات چه گنجی ست، تمام عمر صلوات می فرستادم». بینید عزیزان، بانو امین چشم برزخی داشتند، خیلی از اولیای خدا، از جمله آیت الله ناصری سلمه الله، این را گواهی داده اند؛ اما این حکایت ونظایر بسیار آن نشان می دهند که بسیاری از حقایق عالم و اسرار آخرت را با چشم برزخی هم نمی شود دید! پس باید چشم دیگری باز کنیم.*(ن.گ:پاورقی)
حکایات مشابه:
خیلی عجیب است که گزارش هایی مثل حکایت بانو امین را دائما از ارواح مختلف دیگر هم نقل می کنند، و حتما خود شما کتاب هایی در این زمینه خوانده اید.خود این جانب هم حداقل از سه نفر دیگر شنیده ام که هرکدام، یکی از علما یا یکی از ارواح مومن را در خواب دیده اند و همه همین را گفته اند که: دراین عالم هیچ چیز مثل صلوات اثر ندارد! یکی از آن ها مرحوم حجة الاسلام حسینی، امام جمعه ی سابق زرین شهر است که حقیقتا از مردان مرد روزگار واز عالمان عامل ومجاهد بود. ایشان هم (به نقل حجة الاسلام فرحزاد)، در عالم رویا ازشان پرسیده بودند: چه به درد آن عالم می خورد؟ درپاسخ، قریب به این مضمون گفته بودند: «هرچه می توانید صلوات بیاورید.» ...البته عرض کردم، نظیر این حکایات خیلی زیاد است، که برخی در کتاب ها ثبت شده، ومسلما صدها برابر آن نقل نشده است
حکایت بانو عزت سلطان زاده ی اصفهانی
دو سال پیش یکی از اقوام عزیز(:آقای مجید پرورش) تماس گرفت وگفت می خواهیم مسجدی را در چارباغ اصفهان تعمیر کنیم، و ازشما می خواهیم شعری برای کاشی های سردر این مسجد بسرایید که این سه ویژگی را داشته باشد:1. چون دراین مسجد فعالیت های قرآنی زیاد انجام می شود، اشاره به برنامه های قرآنی بشود2.عنایت ویژه ای از امام رضا علیه السلام در مورد این مسجد شده است وضمنا می خواهیم پرچمی از گنبد امام علیه السلام بیاوریم وبر گنبد مسجد نصب کنیم. 3.اما مطلب دیگر ، اسم خود بانی ست که می خواهیم در شعر بیاید؛ وضمنا حکایتی هم دارد (که حکایت مورد نظرماست):
نام بانی این مسجد: مرحومه" بانو عزت سلطان زاده" است؛ چند وقت قبل، ایشان به خواب یکی از مومنان می آیند و می گویند: من در اینجا مشکلاتی داشتم، اما از برکت این مسجد، که مردم شب ها می آیند و صلوات هایی[که] می فرستند، مشکلات من هم حل شده، و موقعیتم خوب است! (یعنی از میان همه ی آن عبادات، صلوات ها زودتر از همه تاثیر خودش را گذاشته است)
این بنایی ست که برنامه زقـــــــرآن دارد "فی بیوتٍ اَذِن الله"، زبنیـــــــــان دارد
قدر این خانه زفردوس برین افزون است یک کمان فاصله تا قبّه ی رحمان دارد
این مگر آینه ی نور علی نور خـــداست گنبدش پرچم سلطان خراســـان دارد
آری از دولت این مسجد و ذکر صلوات
بانی اش پیش خدا عزت سلطان دارد
...........................................................................................
*به نظر شما چه چشمی بهتروبینا تر از چشم برزخی ست؟ مسلما چشم غیب، یا همان "علم غیب"، به مراتب کامل تر ودقیق تر از چشم برزخی ست. خب این چشم غیب را چطور می توان به دست آورد؟ پاسخ این است که، دراین عالم، فقط وفقط یک پنجره ی شفاف به سوی عالم غیب باز شده است، وآن هم پنجره ی قرآن کریم وروایات شریف اهلبیت علیهم السلام است! اما مشکل این است که ما هروقت سراغ این پنجره می رویم، معمولا به خود پنجره و زیبایی های ظاهری ومعنوی آن نگاه می کنیم، توجه نداریم که این کلمات آسمانی، وسیله ای برای عبور از عالم مادی به سوی عالم غیب، ودقیقا مثل نردبانی ست که هرچه تدبر و تمسک عملی به آن بیشتر کنیم، بالاتر می رویم:"اقرأ وارقأ".... بله دوستان، هنگامی چشم غیبی ما باز می شود که هر آیه را با تمام وجود(با تمام وجود!) گوش دهیم و سپس فورا به عمل تبدیل کنیم. وقتی عمل کردیم، پس از مدتی مقاومت بر عمل، کم کم چشم جهان بین ما باز می شود، وحقایقی که معمولا بعدازمرگ فهمیده می شود را در همین جا خودمان می فهمیم و در مواردی هم عینا می بینیم. درواقع این آیات قران واحادیث،"آدرس های اخروی" ست. اگر عمل کنیم ودنبال آدرس برویم به مقصد می رسیم. اما اگر با تمام وجود عمل نکنیم، وفقط قرآن را بخوانیم، حتی اگر ظاهرا خیلی خوب هم بفهمیم و خوب هم تفسیر کنیم، ولی خوب عمل نکنیم، در واقع صرفا به خود پنجره نگاه کرده ایم، نه به چشم اندازهای بیرونی آن، و آنگاه، خود این قرآن برای ما حجاب می شود! واقعا ما که عمری ست این آیه ی الهی، ودعوت خداوند به همکاری را، مکررا خوانده وشنیده ام، آیا تاحالا باتمام جان لبیک گفته ایم؟ اصلا آیا تاحالا فکر کرده ایم که این آیه، یک دعوت مخصوص برای همکاری با خداوند است؟... (قرار مان: روزی 1000صلوات)
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللّهَ قَنَّعَنا بِعَوائِدِ إِحْسانِهِ، وَفَوائِدِ إِمْتِنانِهِ، وَصانَ أَنْفُسَنا عَنْ مُعاوَنَةِ أَوْلِیائِهِ إلاّ عَنِ الاِْخْلاصِ فِی النِّیَّةِ وَإِمْحاضِ النَّصِیحَةِ وَالْمُحافَظَةِ عَلى ماهُوَ أَتْقى وَأَبْقى وَأَرْفَعُ ذِکْراً
.(.(امام مهدی صلواة الله علیه
حاصل فرمایش امام را اینگونه می توان توضیح داد:
1.امام در ابتدا می فرمایند: مابه یاری کسی(حتی اولیاءالله) نیاز نداریم؛ چون خداوند متعال کاملا ما را کفایت می کند...لیکن بعدا، استثایی کرده ومی فرمایند: مگر اولیائی که شرایطی داشته باشند...
توضیح: یاری خواستن امام درست مثل یاری خواستن طبیب توانمدنی ست که مردم یک شهر از او خواسته اند تا در شهر آنها طبابت کند وبه درد و داد مردم برسد؛ مسلما این طبیب، صرفا برای رسیدگی به حال خود جامعه است که نیازمند تشکیلات وپرسنلی مخصوص، باشرایطی مخصوص خواهد بود؛ وگرنه« ولم یکن له ولی من الذل»
2.شرایطی که امام معرفی می کنند سه شرط بنیانی و اصلی ست؛ که هریک از آن ها نیازمند تامل ومطالعه ومجاهدت بسیار خواهد بود. اما توجه کنیم که همین مسئله، خودش می تواند محکی برای میزان علاقه و میزان توفیق ما در یاری امام باشد! یعنی اگر حقیقتا عاشق خدمت به امام باشیم، تمام ذهن وجان خود را متمرکز در فهم دقیق این شرایط خواهیم کرد. می توان گفت همین علاقه وحسایت داشتن نسبت به این گونه مسائل، نشانه ی استعداد مهدی یاوری ست. بنابراین دوستانی که با علاقه و حساسیت ویژه ای این گونه مطالب را پی گیری می کنند؛ این میزان حساسیت وعلاقه شان به امام، واستعدادشان در یاری آن حضرت را ثابت می کند وخوشابه حالشان.
این شرایط سه گانه بدین ترتیب است:
ا.)الاخلاص فی النیّة: اصحاب امام هم مثل خود امام باید طبیب روح مردم باشند؛ این ها قرار است، علاوه بر جهان،بر مملکت جان انسان ها هم حکومت کنند. بنابراین کسی که به درجه ی اخلاص نرسیده باشد، در حقیقت خودش به برخی از امراض روحی آلوده است؛ وچنین کسی شایستگی حکومت بر جان ها ومقدرات انسان ها را نخواهد داشت. با مراجعه به روایاتی که ویژگی های اصحاب المهدی علیه السلام را بیان می کنند؛ عرض می کنیم: محال است کسی بدون اخلاص، درحلقه ی اصحاب پذیرفته شود!...اما ودرعین حال، این بشارت را به امثال خودم هم بدهم که: باز طبق روایات، اگر کسی واقعا علاقه به اخلاص داشته باشد؛ وخصوصا اگر آرزوی او در این معنا باشد، و ضمنا دراین زمینه، تلاش وتضرع به درگاه خداوند را از دست ندهد؛ انشاالله از هم اکنون نام او در دفتر مبارک حضرت ثبت خواهد شد؛ والبته همواره، شاید هم هرساعت مورد آزمایش های گوناگون قرار خواهد گرفت! نتیجه آنکه : می بایست "نیل به مقام اخلاص" را از هم اکنون سرلوحه ی کار خود قرار دهیم ؛ و یکی از برنامه های اصلی ما در تلاش ودعای شبانه روزی جهت این مسئله باشد.
ب.)امحاض النصیحة : درست است که ـ شکر خدا ـ علاقه و آرزوی خدمت به امام را داریم، اما نوع خدمت خیلی مهم است. فرمودند باید امحاض النصیحه داشته باشیم. یعنی در تمام زوایا ولایه های پنهانی وجودمان، حقیقتا دلسوزی و خیرخواهی نسبت به مولا بورزیم. چطور برای منافع خودمان با دقت و احتیاط عمل می کنیم؟ چطوردرمورد آرزوهای خودمان خیلی دقیق وجزئی وجدی دعا می کنیم؟.. حداقل همین طور باید برای امام خیرخواه ودلسوز، و نگران ومحتاط باشیم؛ همه ی مسائل وحوایج، ونگرانی ها ومشکلات ومنافع ایشان را دائما در ذهنمان به طور جدی تحلیل کنیم؛ در موردشان فکر کنیم، واقعا و تفصیلا دعا کنیم!( اصلا ما باید به جایی برسیم که نفس امام جایگزین نفس ما بشود! این همان بیعت است؛ واین تمام مطلب است..)
به عنوان یک نمونه ومثال ساده: باتوجه به اینکه بعضی روایات، عمر شریف امام را بعداز ظهور ، 9سال و7سال بیان کرده اند! آیا تاحالا نسبت به این مسئله نگرانی درخودمان احساس کرده ایم؟ تاحالا برای طولانی تر شدن عمر مبارکشان به طور جدی دعا کرده ایم؟ نکند این روایت ها خودش یک جور امتحان باشد!...مصداق اساسی دیگر بر ای امحاض النصیحة این است که: اگر ما حقیقتا نگران ودلسوز امام باشیم نمی توانیم هر حرفی را بزنیم، فرضا هر جوکی را نقل کنیم؛ با هرکسی دشمنی ودوستی کنیم؛ ... بلکه در هرگونه عمل وسخنی، ابتدا حساب وکتاب می کنیم، ببینیم آیا این حرف وعمل من نهایتا کفّه ی معادلات را به نفع امام سنگین می کند یا خدای ناکرده به ضرر ایشان؟ مگر جزاین است که در مورد خودمان و عزیزانمان وحتی در مورد قومیت و فرهنگ خودمان هم همیشه همین طور معادلات وحساب وکتاب ها را در نظر می گیریم؟...اصلا این خودش ازبهترین راهکارهای عملی برای اخلاص است.به معنی«النبی اولی بالمومنین من انفسهم» دقت کنید؛ اصلا حقیقت "ولایت" همین است؛ امام باید "اولویت مطلقه" ی نفس ما بشود. این ها شاخص های ما ونقشه ی راه مهدی یاوران است.
خلاصه: اگر بخواهیم یک سمبل برای امحاض النصیحه: معرفی کنیم، این سمبل، همان"مادر" است! مادر نسبت به کودک خود چگونه دلسوزی ونگرانی دارد؟ امحاض النصیحه، همین است . یک سمبل بهتر از مادر هم معرفی کنم؟ خود امام! ..فرمودند: ما از خودتان به خودتان دلسوزتریم: «انا ارحم بکم منکم علی انفسکم» و فرمودند: «ما هرروز صدمرتبه برای شما دعا می کنیم!» کدام مادر روزی صدبار برای فرزندش دعا می کند؟... البته این را هم توجه کنیم که: هرچقدر تپش ودلسوزی ومحبت ما به امام بیشتر باشد؛ محبت ودلسوزی وتپش ایشان هم بیشتر خواهد بود. چنانکه شخصی از امام رضا علیه السلام پرسید: دوست دارم بدانم جایگاهم در قلب مبارک شما چگونه است( شما چطور مرا دوست دارید)؟ فرمود: ارجع الی قلبک! شاید اینطور بشود گفت: میزان تپش قلب مبارک امام نسبت به خودمان را دقیقا از میزان تپش قلب خودمان می توانیم نسبت سنجی کنیم...
انشاالله این متن را هر ازچند روز ویرایش و تکمیل می کنیم و شرط سوم هم که نیاز به توضیح بیشتر دارد بعدا عرض می کنیم.
این مطلب خوب را هم ـ که اصل مطلب و مطلب اصلی ست ـ از سایت آوا اضافه می کنم:
«یکی از تشرف یافتگان می گفت که من در حج فقط می خواستم که تشرف به امام زمان(عج) پیدا کنم و شب تا صبح کنار خانه ی خدا بودم. توسل من این بود که اگر تشرف پیدا نمی کنم حداقل بفهمم که راه رسیدن و ارتباط به آن حضرت چیست؟ داشتم از کنار کعبه برمی گشتم چند لحظه ای خودم را در محضر امام دیدم. سوالم این بود که راه ارتباط با ولی الله الاعظم چیست؟ حضرت سه قدم با من همراه شدند، در قدم اول فرمودند: اخلاص در عمل و در قدم دوم و سوم هم همین جمله را فرمودند. این راه نزدیک شدن به محضر ولی الله الاعظم است.
یعنی چیزی که دست ولایت و تربیت او را در زندگی ما باز می کند این است ...»
..............................................................................................
امام رضا علیه السلام فرمودند: در دل شب های تار برای هم? مومنان دعا کنید. ما را هم در زمره ی دوستار مومنان فراموش نکنید..(قرارمان : روزی 1000صلوات)