یوسف آل جمال
ارغوان جامه داران، دیده ء نرگس نگران
می رود قاسم داماد و حرم پرده دران
ماهِ خورشید پرست، انجمن افروزِ الَست
لاله ء باغ نظر، شمع شبِ شعله وران
یوسف آل جمال ،آینه ء روی جلال
شهد شکّرشکنان، شاهد خونین جگران
نعل در آتش و پیمانه ء آب افکنده
شرر انداخته در خرمن صاحب نظران
گل به جوش آمد و بلبل به چمن آمد باز
تا چه سازند در این پرده مگر پرده گران؟
شانه بر زلف پریشان عروسی نکشد
پاکباز حرم سرور آسیمه سران
آه از آن دُرّ یتیمی که نگنجد به رکاب
زیر سُمّ ستم حلقه ء خرمهره خران
سنگ بر پیکر دامادِ به خون خفته زدند
باری «اُفٍّ لکَ یا دَهر» ز شاباشگران
یا رب این کوکبه ء کیست که پیرامُن او
ماه و خورشید روانند چو زرّین کمران؟
شربتی از لبِ « اَحلی عسل» اش نوشیدست
هنر طبع شهیدان و مسیحا اثران
1383
دست تورا کنار عَلم جا گذاشتند
آنانکه برکتاب خدا پاگذاشتند
باهیچ غم مقایسه هرگز نمی شود
آن حسرتی که بر دل سقا گذاشتند
حق است گر سیاه زتن درنیاوریم
این داغ ها که بر جگر ما گذاشتند!!!...
ای بی قمرـ حسین! شکسته کمر ـ حسین!
لعنت برآن کسان که تورا وا گذاشتند
می خواستی نماز بخوانی ـ نماز عصر
تنها تورا میان مصلا گذاشتند
تنها گذاشتند که تنها کُش ات کنند،
با سنگ وچوب و نیزه که آنجا گذاشتند
می خواستی اگر بشود ـ یک نفس فقط
خون از جبین جداکنی اما گذاشتند؟!..
نگذاشتند گریه کنی ـ های های های ..
براین کویر، حسرت دریا گذاشتند
"یاایهاالمزمّلِ" در بوریا ـ بخوان ،
قرانِ پاره پاره که اینجا گذاشتند
روی زمین صدای شما کس نمی شنید
حالا بخوان که منبرِ "نی" را گذاشتند
***
مردی سراغ کودک ششماهه ات گرفت
گفتی که : روی سینه ء بابا گذاشتند*
/مشکات
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
* نقل است کسی درعالم رویا محل دفن حضرت علی اصغر سلام الله علیه را ازمعصوم پرسیده ودرپاسخش چنین فرموده اند که : اورا درآغوش پدر (روی سینه بابا) گذاشتند