سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهدی مشکات ـ شعرونظر

    پسرکم! عقل های شما کوچک تر از آن است که مهدی را درک کند ـ امام جعفر صادق علیه السلام*

 

جاماسب حکیم[1]، که داماد جناب زردشت، و وصی او شمرده می شود؛ یکی از پیامبران و پیشگویان بزرگ تاریخ باستان است که در کتاب معروف خود، یعنی جاماسبنامه (:یکی از 25کتاب معروف ومورد اعتقاد زردشتیان)، به پیشگویی تاریخ آینده پرداخته است. جالب اینکه تمام پیشگویی های او در مورد پیامبر اسلام .ص. وجزئیات تولد و زندگی آن حضرت، حتی مدت عمر شریف ایشان، و حوادث تلخ بعد از رحلت حضرت ... همه دقیقا با وقایع تاریخی مطابق در آمده است.                                           

 جناب جاماسب، در بخش مربوط به منجی موعود.ع. نیز پیشگویی های مهمی دارد که در ضمن یکی از آن ها، به توصیف زیبایی های جهان پس از ظهور می پردازد؛ وسپس می گوید: "من اگر تمام  وصف آن  دوران را بیان کنم؛ دیگر این زندگی که هم اکنون در آن بسر می برید بر شما تلخ گردد!"  متن پیشگویی  جاماسب را علامه مجلسی نیز در برخی تالیفات خود آورده است(ن.گ:سه رساله در باره حجة بن الحسن ع؛سید مهدی بحرالعلوم)؛ همچنین در "کتاب زند وهومن یسن" اثر صادق هدایت نیز، عینا همین مطالب آمده است.  اکنون آن را از کتاب بشارات عهدین می آوریم:

«مردی بیرون آید از زمین تازیان از فرزندان هاشم... و بر دین جدّ خویش بوَد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند، ، زمین را  پر داد کند. از داد وی باشد که گرگ با میش آب خورد.


و مردم بسیار شوند، و عمر دیگر باز، به درازی کشد؛ چنان که مردی بود که او را پنجاه فرزند بود نر و ماده، و کوه و دشت پر از مردم شود، و پر از حیوان شود، و همچون عروسی شود.

و همه کس به دین مهر آزمای باز آیند، و جور و آشوب از جهان برخیزد، چنان که فراموش کنند که چون سلاح باید داشتن [دانش نظامی فراموش ومنسوخ می گردد]و اگر وصف نیکویی آن کنم تلخ

گردد این زندگانی که ما بدو اندریمـ بشارات عهدین، ص 258، به نقل از جاماسب نامه »

 حال، مثنوی کوتاه بعدی نیز که بخش دیگری از "مثنوی مهدوی" است؛ ناظر بر همین سخن جاماسب و حدیث امام جعفر صادق علیه السلام است (که در صدر این نوشتار آمد). همچنین این نوشتار، و مثنوی ذیل، مدخلی بر مقاله ی "جهان پس از ظهور، پایان دنیا" تواند بود :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* امام صادق علیه السلام در مورد آینده سخن می گفتند، و از هفتمین فرزند خود(امام مهدی) نیزسخنی فرمودند. یکی از فرزندان ایشان مشتاق آن حضرت شد و از امام خواست تا بیشتر توضیح دهند. امام فرمود: یا بنی عقولکم تصغر عن هذا و احلامکم تضیق عن حمله ولکن ان تعیشوا فسوف تدرکونه. یعنی: پسرکم، فعلا عقل های شما کوچک تر از آن است وافکار شما گنجایش آن را ندارد... اصول کافی؛ج2؛کتاب الحجه ؛باب الغیبه ح.2

1..بر اساس منابع تاریخی و اسطوره ای ، دو شخص با نام جاماسب وجود داشته اند، اما درهم آمیخته شدن برخی گزارشها در باره ی این دو، به بروز آشفتگی در شناسایی آنان انجامیده است . از این دو، یکی جاماسب ، برادر قباد اول (پادشاه ساسانی ) بود که در دوره ی کوتاهی پس از قباد، در ایران پادشاهی کرد (تقریباً بین سالهای 496 تا 499    میلادی ) و دیگری ، داماد زردشت. بنا بر سنّت زردشتی ، این جاماسب ، برادر فَرْشوشْتَر (از اشراف زادگان ایرانی ) بود که در آغاز دعوت زردشت به او گروید. این دو برادر، وزیر  "کی گشتاسپ" بودند و کی گشتاسپ پادشاهی بود که زردشت دین خود را به او عرضه کرد.  در اوستا (از جمله یشت ها ، ج 2، ص 88؛ گاثاها ، ص 166، 186) از این جاماسب (وزیر گشتاسپ ) یاد و شخصیت او ستوده شده است . مجموعه پیش بینیهایی به او منسوب است که در موارد متعدد در متن های ایران پیش از اسلام ذکر شده است نقل از http://pishguimohammad.blogfa.com/post-101.aspx

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 مثنوی مهـــــــــدوی2

 

...چون ندیدی عالَم بعد از ظهور

 دل به ظلمت بسته‌ای چون موش کور

 

هست در «جاماسب‌نامه» این سخن

ز آن حکیم پارسیّ ممتحن:

 

گر بگویم شرح دوران ظهور

کم کسی مانَد در این دارالغرور

 

گر بگویم شرحِ بسط آن زمان

سر به ویرانی برآرد این جهان

 

گر بگویم ز آن بهار کامکار

تلخ می‌گردد شما را کام و کار

 

کس کجا ماند در این زِهدان تنگ

گر ببیند رنگی از هفتاد رنگ؟

 

قبض و بسط این جهان دیگر شود

جرعه‌ای زآن می چو در ساغر شود

 

خورده و ناخورده بیرونْ‌شدکنی

توبه از فهمیده‌های خود کنی

 

کهنه بازاری شود  عصر جدید

چون برآید فرّ فرهنگ "مُبید"[1]

 

 

روز تبدیل زمین است آن زمان[2]

من چه گویم؟ من چه می‌دانم از آن؟

 

فهم آن دوران و درک آن غُرَر

این سخن بگذار تا وقت سحر... سروده ی سال1381

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.مبید، از اسم های امام مهدی علیه السلام ست. یک معنی آن " کهنه کننده" می باشد. مبید، از بَید می آید. بَید یعنی کهنه و از دهن افتاده. طعام بید، یعنی غذایی که از شب مانده واز دهن افتاده است) یعنی کسی که فرهنگ پرزرق وبرق باطل را کهنه، یا به اصطلاح: " دمده" می کند. در دعای ندبه می خوانیم: این مبید اهل الفسوق والعصیان والطغیان

2.روز تبدیل زمین وآسمان : اشاره به این آیه ی کریمه دارد: یوم تبدل الارض غیر الارض والسموات..(ن.گ: مقاله ی بعدی ص2)

 

 

 

 

 


ارسال شده در توسط مهدی مشکات(بیاتی)